نوشته شده توسط : rezapalang
مورچه ها یک فلسفه ی چهار بخشی دارند ، که اولین بخش آن این است :” مورچه ها هرگز تسلیم نمی شوند .” فلسفه ی خوبی است . اگر آد ها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان سازید به دنبال راه دیگر ی می گردند . بالا می روند ، پایین می روند ، دور می زنند . آن ها به جست و جوی خود برای یافتن راهی دیگر ادامه می دهند . چه فلسفه ی کار آمدی ؛ هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می رساند ، دست نکش. بخش دوم : ” مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند .” این نگرش مهمی است . نمی توان این قدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است . پس مورچه ها وسط تانستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند . یک حکایت قدیمی می گویند :” خانه ات را در تابستان بر روی شن نساز .” چرا به این پند نیاز داریم ؟ زیرا مهم است که آینده نگری کنیم . در تابستان فکر توفان را هم بکنیم . باید هم چنان که از آفتای و شن لذت می برید به فکر سنگ و صخره هم باشید . سومین بخش فلسفه ی مورچه این است :” مورچه ها کل زمستان را تابستانی می اندیشند .” این هم مهم است .در طول زمستان مورچه ها به خود یاد آور می شوند که این دوران زیاد طول نمی کشد و به زودی از این جا بیرون خواهیم رفت .در اولین روز گرم مورچه ها بیرون می آیند . اگر دوباره سر شد آن ها برمی گردند زیر ، ولی باز در اولین روز گرم بیرون می آیند .آن ها نمی توانند برای بیرون آمدن نمی توانند زیاد منتظر بمانند . و اما آخرین بخش از فلسفه ی مورچه : یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع می کند ؟ هر چه قدر که در توانش باشد چه فلسفه ی باور نکردنی ای ، .فلسفه :” هر چه قدر در توانایی ات است .” وای ! چه فلسفه ی فوق العاده ای فلسفه ی مورچه . هرگز تسلیم نشو ، آینده را ببین ، مثبت بمان و همه ی تلاشت را بکن .براي برداشتن قدم هاي بزرگ در زندگي حتما از شلوار كردي استفاده كنيد.

:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب :
|
تعداد امتیازدهندگان :
|
مجموع امتیاز :
تاریخ انتشار : | نظرات ()